بی نظیر .. از زنده یاد
سر شانه را شکستم به بهانه ی تطاول که به حلقه حلقه زلفت نکند دراز دستی ز تو خواهش غرامت نکند تنی که کشتی ز تو آرزوی مرهم نکند دلی که خستی کسی از خرابه ی دل نگرفته باج هرگز تو بر آن خراج بستی و به سلطنت نشستی به قلمرو محبت در خانه ای نرفتی که به پاکی اش نرفتی و به سختی اش نبستی به کمال عذر گفتم که به لب رسید جانم ز غرور ناز گفتی که مگر هنوز هستی؟ ز وبلاگ شخصی عذرا مجیبی...
ما را در سایت وبلاگ شخصی عذرا مجیبی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : aozra-mojibi7 بازدید : 60 تاريخ : شنبه 29 مهر 1402 ساعت: 18:44