سلام دوستان خوبم وبلاگم یازده ساله شد ممنونم همراهم بودید.دوستون دارم

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

درود

 سخنم را با شعری از همسر فقیدم

رسول مقصودی شروع میکنم

سلامی هم چو گلها روحپرور
به تو ای رویت از گلها نکوتر
درودی چون نسیم بامدادی
که گلها را نوازد شانه بر سر

 یازده سالی رو که کاربر این شبکه گسترده وسرشار از شور وشیدائی هنرعرفان شعر

وخلق هزاران وبلاگ وزین وباشکوه با انسانهای هنرمند وهنر دوست وفرهیخته وبی ادعا بودم

بدون اغراق میگم  لذت وافری بردم بهترین سالهای  زندگیم بوده وهست انگیزه ای شد برای زیستنم

 راه اندازی این شبکه بزرگ ایرانی  انسانی اجتماعی هنری  کاری سترگ بو ده وهست

  میلیونها ایرانی رو با داشته های هنری رنگین گمان گونه بیکران اقیانوس وارشون

 دور هم جمع کردید من بی بضاعت هم تونستم از این خوان....

 و اقیانوس متلاطم وپهناوررایگان وگنجینه های گرانسنگ قطره ای ولو نا چیز بچشم

تبریک صمیمانه وقلبی مرا بپذیرید که موفق بوده اید واین کم چیزی نیست

براستی زبانم قاصره از باز گوئی این نعمتهای اسمانی  بدون پرداخت دیناری به مولفین اثر

به اندازه وسع وخرد وبضاعتم بهره مند شده  وتونستم خیلی رک وراست میگم خودمو سر پا .زنده نگهدارم

ودر اخر از همه هنرمندان هنر دوستان  خالقان وخلاقین اثار هنری که خودمو وامدار اونها میدونم قدر دانی میکنم

این مجموعه رو که گرد اوردم در واقع یک سرقت گسترده ادبی شعری عرفانیست بزرگان این دست اندازی رو

 ببخشند از تمامی سایتها ووبلگها که قابل شمارش نیستند ممنونم که این اجازه رو دادن مهمانشون باشم وچه

میزبانان بی سر وصدا وخاموشی بودن وسخاوتمند سخن کوتاه میکنم بوسه بر دستهاتون میزنم ودوستون دارم..

.........................

در  اخر از همراهی گسترده صاحبان قلم وکاربران هنرمند قدر دانی میکنم که اگر همراهیشون نبود یک سالم دوام نمی اوردم .

از نارسائی قلمم پوزش میطلبم واز اینکه به خودم اجازه دادم توی این اقیانوس  پهناور

شعر وهنر  وهنرمندان خلاق با شوروشیدائی شون  نفسی تازه کنم سپاسمندم

 از بزر گان وقلم بدستان  هنرمندان عذر خواهی میکنم  از اینکه  گستاخی کرده قلم فرسائی کردم 

 که تنها سرمایه شون خرد تفکرات وقلموشون بوده  وهست  جاودانه ها جاودانه اند..

بوسه بر قلم.............

 یک غزل با شکوه از حضرت حافظ رو تقدیم  می کنم

به شما بزرگواران

وفرزانگان .....

حاصل کارگهِ کُون و مَکان این همه نیست 
باده پیش آر، که اسباب جهان این همه نیست

از دل و جان شرفِ صحبت جانان غرض است
غرض این است وگرنه دل و جان این همه نیست

منت سِدره و طوبیٰ ز پی سایه مکش 
که چو خوش بنگری، ای سروِ روان، این همه نیست

دولت آن است که بی خون دل آید به کنار 
ور نه با سعی و عمل، باغِ جَنان این همه نیست

پنج روزی که در این مرحله مهلت داری 
خوش بیآسای زمانی، که زمان این همه نیست ...

بر لبِ بحرِ فَنا منتظریم ای ساقی! 
فرصتی دان، که ز لب تا به دهان این همه نیست

زاهد ایمن مشو از بازیِ غیرت، زنهار! 
که ره از صومعه تا دیرِ مُغان این همه نیست

دردمندیِ من سوخته‌ی زار و نَزار 
ظاهراً حاجت تقریر و بیان این همه نیست

نام حافظ رقمِ نیک پذیرفت، ولی 
پیش رندان رقم سود و زیان این همه نیست

 

وبلاگ شخصی عذرا مجیبی...
ما را در سایت وبلاگ شخصی عذرا مجیبی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aozra-mojibi7 بازدید : 230 تاريخ : دوشنبه 19 آذر 1397 ساعت: 22:24