سحر بلبل حکایت با صبا کرد که عشق روی گل با ما چه‌ها کرد ..از غزلهای ناب حضرت حافظ تقدیم دوستان

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

سحر بلبل حکایت با صبا کرد 
که عشق روی گل با ما چه‌ها کرد 
از آن رنگ رخم خون در دل افتاد 
و از آن گلشن به خارم مبتلا کرد 
غلام همت آن نازنینم 
...که کار خیر بی روی و ریا کرد 
من از بیگانگان دیگر ننالم 
که با من هر چه کرد آن آشنا کرد
گر از سلطان طمع کردم خطا بود
ور از دلبر وفا جستم جفا کرد
خوشش باد آن نسیم صبحگاهی 
که درد شب نشینان را دوا کرد 
نقاب گل کشید و زلف سنبل
گره بند قبای غنچه وا کرد 
به هر سو بلبل عاشق در افغان 
تنعم از میان باد صبا کرد 
بشارت بر به کوی می فروشان 
که حافظ توبه از زهد ریا کرد 
وفا از خواجگان شهر با من 
کمال دولت و دین بوالوفا کرد

وبلاگ شخصی عذرا مجیبی...
ما را در سایت وبلاگ شخصی عذرا مجیبی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aozra-mojibi7 بازدید : 289 تاريخ : يکشنبه 28 مرداد 1397 ساعت: 11:08