وبلاگ شخصی عذرا مجیبی

متن مرتبط با «بزرگ» در سایت وبلاگ شخصی عذرا مجیبی نوشته شده است

درودها قدردانی می کنم ازتک تک عزیزانی که وبلاگمو میخونن وسپاس ازکامنهای پرمهر وتشویقتون بزرگوارید

  • بادرود فراوان از تک تک عزیزانی که وبلاگمو مطالعه وکامنت مهر مینویسندقدر دانی میکنم خیلی بزرگوار وعزیزید با وجود این همه شبکه های متنوع اجتماعی هنوز به وبلاگمسر میزنید از وقت ارزشمندی ک صرف خوانش مطالب میکنید بی نهایت ممنون وسپاسگزارمهمواره شاد وتندرست وشوریده باشید وبمانید....... + نوشته شده در چهارشنبه هجدهم مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۶:۸ ب.ظ توسط عذرا مجیبی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • شبی یاد دارم که چشمم نخفت شنیدم که پروانه با شمع گفت که من عاشقم گر بسوزم رواست سعدی بزرگ

  • شبی یاد دارم که چشمم نخفت شنیدم که پروانه با شمع گفت که من عاشقم گر بسوزم رواست تو را گریه و سوز باری چراست؟ بگفت ای هوادار مسکین من ...برفت انگبین یار شیرین منچو شیرینی از من بدر می‌رود چو فرهادم آتش به سر می‌رودهمی گفت و هر لحظه سیلاب درد فرو می‌دویدش به رخسار زردکه ای مدعی عشق کار تو نیست که نه صبر داری نه یارای ایستتو بگریزی از پیش یک شعله خام من استاده‌ام تا بسوزم تمام تو را آتش عشق اگر پر بسوخت مرا بین که از پای تا سر بسوختهمه شب در این گفت و گو بود شمع به دیدار او وقت اصحاب، جمع نرفته ز شب همچنان بهره‌ای که ناگه بکشتش پری چهره‌ای همی گفت و می‌رفت دودش به سر همین بود پایان عشق، ای پسر ره این است اگر خواهی آموختن به کشتن فرج یابی از سوختن مکن گریه بر گور مقتول دوست قل الحمدلله که مقبول اوستاگر عاشقی سر مشوی از مرض چو سعدی فرو شوی دست از غرض فدایی ندارد ز مقصود چنگ وگر بر سرش تیر بارند و سنگبه دریا مرو گفتمت زینهار وگر می‌روی تن به توفان سپار بوستان سعدی » باب سوم در عشق و مستی و شور + نوشته شده در شنبه بیست و هفتم خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۶:۵۸ ب.ظ توسط عذرا مجیبی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • چه مستى است ندانم كه رو به ما آورد كه بود ساقى و اين باده از كجا آورد یکی از بهترینهای حافظ بزرگ

  • چه مستى است ندانم كه رو به ما آوردكه بود ساقى و اين باده از كجا آوردتو نيز باده به چنگ آر و راه صحرا گيركه مرغ نغمه سرا ساز خوش نوا آورددلا چو غنچه شكايت ز كار بسته مكنكه باد صبح نسيم گره گشا آوردصبا به خوش خبرى هدهد سليمانستكه مژده ء طرب از گلشن سبا آوردرسيدن گل و نسرين به خير و خوبى بادبنفشه شاد و كش آمد سمن صفا آوردچه راه مى زند اين مطرب مقام شناسكه در ميان غزل قول آشنا آوردعلاج ضعف دل ما كرشمه ء ساقيستبرآر سر كه طبيب آمد و دوا آوردبه تنگ چشمى آن ترك لشكرى نازمكه حمله بر من درويش يك قبا آوردمريد پير مغانم ز من مرنج اى شيخچرا كه وعده تو كردى و او به جا آوردفلك غلامى حافظ كنون به طوع كندكه التجا به در دولت شما آورد + نوشته شده در جمعه بیست و دوم مهر ۱۴۰۱ ساعت ۷:۵۳ ب.ظ توسط عذرا مجیبی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش یکی ازناب ترین غزلهای حافظ بزرگ تقدیم دوستان وهمراهان بزرگوار وفرزا

  • باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش ای دل اندربند زلفش از پریشانی منال مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار کار ملک است آن چه تدبیر , ...ادامه مطلب

  • درود بیکران به همراهان فرزانه وبزرگوارم قدردانی میکنم از همراهی 14 ساله شما دوستان وارسته وگل

  • در نمازم خم ابروی تو در یاد آمدحالتی رفت که محراب به فریاد آمد از من اکنون طمع صبر و دل و هوش مدارکان تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد باده صافی شد و مرغان چمن مست شدند موسم عاشقی و کار به بنیاد آم, ...ادامه مطلب

  • چنان قحط شد سالی اندر دمشق که یاران فراموش کردند عشق..استاد سخن سعدی بزرگ

  • چنان قحط شد سالی اندر دمشقکه یاران فراموش کردند عشقچنان آسمان بر زمین شد بخیلکه لب تر نکردند زرع و نخیلبخوشید سرچشمه‌های قدیم ...نماند آب، جز آب چشم یتیمنبودی بجز آه بیوه زنی اگر برشدی دودی از روزنی چ, ...ادامه مطلب

  • حافظ، تو این سخن ز که آموختی که بخت تعویذ کرد شعر تو را و به زر گرفت **تقدیم دوستان بزرگوار

  • ساقی بیا که یار ز رخ پرده برگرفت کار چراغ خلوتیان باز در گرفت آن شمع سرگرفته، دگر چهره برفروخت وین پیر سالخورده، جوانی ز سر گرفت آن عشوه داد عشق که مفتی ز ره برفتوان لطف کرد دوست که دشمن، حذر گرفت بار, ...ادامه مطلب

  • یکی از بهترین غزلهای فخرالدین عراقی تقدیم دوستان بزرگواری که دیگه سری به وبلاگ نمیزنند

  • یکی از بهترین, غزلهای, فخرالدین, عراقی, عشق شوری در نهاد ما نهاد جان ما در بوته سودا نهاد گفت و گویی در زبان ما فکند جست و جویی در درون ما نهاد...از خمستان جرعه ای بر خاک ریخت جنبشی در آدم و حوا نهاد د, ...ادامه مطلب

  • روضه خلدبرين خلوت درويشان است..مايه محتشمي خدمت درويشان است. حافظ واین غزل باشکوه تقدیم همراهان بزرگ

  •  روضه خلدبرين خلوت درويشان است..مايه محتشمي خدمت درويشان است. حافظ واین غزل باشکوه تقدیم همراهان بزرگ روضه خلدبرين خلوت درويشان استمايه محتشمي خدمت درويشان استكنج عزلت كه طلسمات عجايب داردفتح آن در نظر رحمت درويشان استقصر فردوس كه رضوانش به درباني رفتمنظري از چمن نزهت درويشان استآنچه زر مي‌شود از پرتو آن قلب سياهكيمياييست كه در صحبت درويشان استآنكه پيشش بنه,خلدبرين,درويشان,استمايه,محتشمي,درويشان,باشکوه,تقدیم,همراهان ...ادامه مطلب

  • شعر باشکوه سعدی بزرگ ارسالی دوستی تقدیم عزیزان شوریده که با این همه شبکه اجتماعی هنوزم همراهن

  • ما گدایان خیل سلطانیم شهربند هوای جانانیمبنده را نام خویشتن نبود هر چه ما را لقب دهند آنیمگر برانند و گر ببخشایند ره به جای دگر نمی‌دانیمچون دلارام می‌زند شمشیر سر ببازیم و رخ نگردانیمدیگران در هوای صحبت یار زر فشانند و ما سر افشانیممر خداوند عقل و دانش را عیب ما گو مکن که نادانیمهر گلی نو که در جهان آید ما به عشقش هزاردستانیمتنگ چشمان نظر به میوه کنند ما تماشاکنان بستانیمتو به سیمای شخص می‌نگری ما در آثار صنع حیرانیمهر چه گفتیم جز حکایت دوست در همه عمر از آن پشیمانیمسعدیا بی وجود صحبت یار همه عالم به هیچ نستانیمترک جان عزیز بتوان گفت ترک یارعزیز نتوانیم-|+| نوشته شده توسط عذرا مجیبی در دوشنبه,شعر,باشکوه,سعدی,بزرگ,ارسالی,دوستی,تقدیم,عزیزان,شوریده,این,همه,شبکه,اجتماعی,هنوزم,همراهن ...ادامه مطلب

  • شعر باشکوه حافظ بزرگ ارسالی دوستی عزیز تقدیم عزیزان شوریده که با این همه شبکه اجتماعی هنوزم همراهن

  • ما گدایان خیل سلطانیم شهربند هوای جانانیمبنده را نام خویشتن نبود هر چه ما را لقب دهند آنیمگر برانند و گر ببخشایند ره به جای دگر نمی‌دانیمچون دلارام می‌زند شمشیر سر ببازیم و رخ نگردانیمدیگران در هوای صحبت یار زر فشانند و ما سر افشانیممر خداوند عقل و دانش را عیب ما گو مکن که نادانیمهر گلی نو که در جها, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها