وحشت تنهایی ‌(فریدون مشیری) خدایا، وحشت تنهایی‌ام کُشت.کسی با قصّه‌ی من آشنا نیست

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

وحشت تنهایی, ‌(فریدون مشیری,)

خدایا،, وحشت تنهایی,‌ام کُشت..

کسی با قصّه‌ی من آشنا نیست

در این عالم ندارم همزبانی

به صد اندوه می‌نالم – روا نیست –

شبم طی شد، کسی بر در نکوبید..

به بالینم چراغی کس نیفروخت..

نیامد ماهتاب بر لب بام

دلم از این‌همه بیگانگی سوخت

به روی من نمی‌خندد امیدم

شراب زندگی در ساغرم نیست

نه شعرم می‌دهد تسکین به حالم

که غیر از اشک غم در دفترم نیست..

بیا ای مرگ، جانم بر لب آمد

بیا در کلبه‌ام شوری برانگیز

بیا شمعی به بالینم بیفروز

بیا شعری به تابوتم بیاویز!!

دلم در سینه کوبد سر به دیوار

که این مرگ است و بر در می‌زند مُشت! –

بیا ای همزبان جاودانی،

که امشب وحشت تنهایی,‌ام کُشت!

وبلاگ شخصی عذرا مجیبی...
ما را در سایت وبلاگ شخصی عذرا مجیبی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aozra-mojibi7 بازدید : 218 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 15:44