وبلاگ شخصی عذرا مجیبی

متن مرتبط با «غصه» در سایت وبلاگ شخصی عذرا مجیبی نوشته شده است

نمیشه غصه ما رو،یه لحظه تنها بذاره نمیشه این قافله،ما رو تو خواب جا بذاره شعر حسین منزوی اجرا نوری

  • نمیشه غصه ما رو،یه لحظه تنها بذاره نمیشه این قافله،ما رو تو خواب جا بذاره دلم از اون دلای،قدیمیه از اون دلاست که می خواد عاشق که شد،پا روی دنیا بذارهدوست دارم یه دست از آسمون بیاد ما دو تا رو ببره از اینجا و،اونــــــــــور ابــــــــــــــرا بـــــذاره تو دلت بوسـه می خواد من میدونم اما لبت سر ِ هر جمـــــــله دلش،میخواد یه امــــــا بـــــذارهبی تو دنیا نمی ارزه،تو با من باش و بذار همه ی دنیا من و،همیشــــــه تنهــــــــا بذاره نمیشه غصه ما رو،یه لحظه تنها بذاره نمیشه این قافله،ما رو تو خواب جا بذاره دلم از اون دلای،قدیمیه از اون دلاست که می خواد عاشق که شد،پا روی دنیا بذاره دوست دارم یه دست از آسمون بیاد ما دو تا رو ببره از اینجا و،اونــــــــــور ابــــــــــــــرا بـــــذاره من می خوام تا آخر دنیا تماشات بکنم اگه زندگی بـــــــــرام،چشم تماشــــــا بذاره بی تو دنیا نمی ارزه،تو با من باش و بذار همه ی دنیا من و،همیشــــــه تنهــــــــا بذاره نمیشه غصه ما رو،یه لحظه تنها بذاره نمیشه این قافله،ما رو تو خواب جا بذاره لای لا لا لا شعر:حسین منزوی خواننده :محمد نوریآهنگ:محمد سریر دستگاه:ماهور + نوشته شده در پنجشنبه پانزدهم اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۸:۳۸ ب.ظ توسط عذرا مجیبی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • بارون ۱۳۳۳ زندانِ قصر..احمد شاملو..غصه نخور دیوونه کی دیده که شب بمونه؟ ــ

  • باروناحمد شاملو۱۳۳۳ زندانِ قصربارون میاد جرجرگم شده راهِ بندرساحلِ شب چه دورهآبش سیا و شورهای خدا کشتی بفرستآتیشِ بهشتی بفرستجاده‌یِ کهکشون کوزُهره‌ی آسمون کوچراغِ زُهره سردهتو سیاهیا می‌گردهای خدا روشنش کنفانوسِ راهِ منش کنگم شده راهِ بندربارون میاد جرجربارون میاد جرجررو گنبذ و رو منبرلک‌لکِ پیرِ خسّهبالای منار نشسّه.«ــ لک‌لکِ نازِ قندییه چیزی بگم نخندی:تو, ...ادامه مطلب

  • گفتم زمان عشرت ، دیدی که چون سر آمد؟ گفتا خموش حافظ ، کاین غصه هم سر آید.

  • گفتم غم تو دارم ، گفتا غمت سر آید گفتم که ماه من شو ، گفتا اگر برآیدگفتم ز مهرورزان ، رسم وفا بیاموز گفتا ز خوب رویان ، این کار کمتر آیدگفتم که بر خیالت ، راه نظر ببندم گفتا که شب‌رو است او ، از راه دیگر آیدگفتم که بوی زلفت ، گمراه عالمم کرد گفتا اگر بدانی ، هم اوت رهبر آیدگفتم خوشا هوایی کز باد صبح خیزد گفتا خنک نسیمی ، کز کوی دلبر آیدگفتم که نوش لعلت ، ما را به آرزو کشت گفتا تو بندگی کن ، کو بنده پرور آیدگفتم دل رحیمت ، کی عزم صلح دارد؟ گفتا مگوی با کس ، تا وقت آن درآیدگفتم زمان عشرت ، دیدی که چون سر آمد؟ گفتا خموش حافظ ، کاین غصه هم سر آید.,گفتم زمان عشرت,گفتم زمان عشرت دیدی,گفتن زمان به انگلیسی,گفتن زمان مرگ در خواب ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها