عزیزا هر دو عالم سایهی توست بهشت و دوزخ از پیرایهی توست تویی از روی ذات آئینهی شاه شه از روی صفاتی آیهی توست که داند تا تو اندر پردهی غیب چه چیزی و چه اصلی مایهی توست تو طفلی وانکه در گهوارهی تو تو را کج میکند هم دایهی توست اگر بالغ شوی ظاهر ببینی که صد عالم فزونتر پایهی توستتو اندر پردهی غیبی و آن چیز که میبینی تو آن خود سایهی توست برآی از پرده و بیع و شرا کنکه هر دو کون یک سرمایهی توستتو از عطار بشنو کانچه اصل است برون نی از تو و همسایهی توست + نوشته شده در شنبه پنجم فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۲۳ ب.ظ توسط عذرا مجیبی | بخوانید, ...ادامه مطلب