وبلاگ شخصی عذرا مجیبی

متن مرتبط با «جوانی» در سایت وبلاگ شخصی عذرا مجیبی نوشته شده است

پیرانه سرم عشق جوانی به سر افتاد وان راز که در دل بنهفتم بدر افتاد..غزل باشکوهی از استاد شهریار

  • پیرانه سرم عشق جوانی به سر افتاد وان راز که در دل بنهفتم بدر افتاد از راه نظر مرغ دلم گشت هوا گیراین دیده نگه کن که بدام که در افتاددردا که از ان اهوی مشکین سیه چشم چون‌نافه بسی خون دلم‌درجگرافتاداز رهگذر خاک سر کوی شما بودهر نافه که در دست نسیم سحر افتاد مژگان تو تا تیغ جهانگیر بر اوردبس کشته دل زنده که بر یکدگر افتادبس تجربه کردیم درین دیر مکافاتبا درد کشان هر که در افتاد بر افتاد گر جان بدهد سنگ سیه لعل نگرددبا طینت اصلی چه کند بد گهر افتاد حافظ که سر زلف بتان دست کشش بودبس طرفه حریفی است کش اکنون بسر افتاد + نوشته شده در جمعه هجدهم آذر ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۲۷ ق.ظ توسط عذرا مجیبی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • بر باد رفت در غم و حسرت جوانیم بی آرزو چه سود دگر زندگانیم غزلی باشکوه از استاد بهادریگانه

  • بر باد رفت در غم و حسرت جوانیمبی آرزو چه سود دگر زندگانیم موی سپید بر سر من تاخت ای دریغ پیچید روزگار کفن بر جوانیم ... گاهی به سوی مسجد و گاهی به میکده ای عشق دربدر به کجا میکشانیم چون شمع در سکوت شب, ...ادامه مطلب

  • غزلی دلنشین از استاد شهریار... از زندگانیم گله دارد جوانیم شرمنده جوانی از این زندگانیم

  • غزلی از استاد شهریار... از زندگانیم گله دارد جوانیم شرمنده جوانی از این زندگانیم دارم هوای صحبت یاران رفته را یاری کن ای اجل که به یاران رسانیم پروای پنج روز جهان کی کنم که عشق داده نوید زندگی جاودانی, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها