وبلاگ شخصی عذرا مجیبی

متن مرتبط با «انگیز» در سایت وبلاگ شخصی عذرا مجیبی نوشته شده است

شعری زیبا از زنده یاد سیمین بهبهانی هر عهد که با چشم دل انگیز تو بستم امشب همه را چون سرزلف تو شکستم

  • شعری زیبا از زنده یاد سیمین بهبهانی یادشون گرامی هر عهد که با چشم دل انگیز تو بستم امشب همه را چون سر زلف تو ، شکستم فریاد زنان ،‌ ناله کنان عربده جویان زنجیر ز پای دل دیوانه گسستم جز دل سیهی فتنه گری ، هیچ ندیدم چندان که به چشمان سیاهت نگرستم دوشیزه ی سرزنده ی عشق و هوسم را در گور نهفتم به عزایش بنشستم می خوردم و مستی ز حد افزودم و ، آنگاه پیمان تو ببریدم و پیمانه شکستم عشقت ز دل خون شده ام دست نمی شست من کشتمش امروز بدین عذر که مستم در پای کشم از سر آشفتگی وخشم روزی اگر افتد دل سخت تو به دستم + نوشته شده در شنبه پنجم فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۳:۵۱ ب.ظ توسط عذرا مجیبی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • بهار غم انگیز .ازکتاب زمین دزاشیب، فروردین ۱۳۳۳ بهار آمد ،گل و نسرین نیاورد نسیمی بوی فروردین نیاورد

  • بهار غم انگیز ...از کتاب زمین دزاشیب، فروردین ۱۳۳۳بهار آمد ، گل و نسرین نیاورد نسیمی بوی فروردین نیاوردپرستو آمد و از گل خبر نیست چرا گل با پرستو همسفر نیست ؟چه افتاد این گلستان را ، چه افتاد ؟ که آیین بهاران رفتش از یادچرامی نالد ابر برق در چشم چه می گرید چنین زار از سر خشم ؟چرا خون می چکد از شاخه ی گل چه پیش آمد ؟ کجا شد بانگ بلبل ؟چه درد است این ؟ چه درد است این ؟ چه درد است ؟که در گلزار ما این فتنه کردست ؟چرا در هر نسیمی بوی خون است ؟ چرا زلف بنفشه سرنگون است ؟چرا سر برده نرگس در گریبان ؟ چرا بنشسته قمری چون غریبان ؟چرا پروانگان را پر شکسته ست ؟ چرا هر گوشه گرد غم نشسته ست ؟چرا مطرب نمی خواند سرودی ؟ چرا ساقی نمی گوید درودی ؟چه آفت راه این هامون گرفته ست ؟ چه دشت است اینکه خاکش خون گرفته ست ؟چرا خورشید فروردین فروخفت ؟ بهار آمد گل نوروز نشکفت!مگر خورشید و گل را کس چه گفته ست ؟ که این لب بسته و آن رخ نهفته ست ؟مگر دارد بهار نورسیده دل و جانی چو ما در خون کشیده ؟مگر گل نو عروس شوی مرده ست که روی از سوگ و غم در پرده برده ست ؟مگر خورشید را پاس زمین است ؟ که از خون شهیدان شرمگین است ...بهارا ، تلخ منشین ،خیز و پیش ای گره وا کن ز ابرو ،چهره بگشایبهارا ، خیز و زان ابر سبک رو بزن آبی به روی سبزه ی نوسر و رویی به سرو و یاسمن بخش نوایی نو به مرغان چمن بخشبر آر از آستین دست گل افشان گلی بر دامن این سبزه بنشانگریبان چاک شد از ناشکیبان برون آور گل از چاک گریباننسیم صبحدم گو نرم برخیز گل از خواب زمستانی برانگیز بهارا ، بنگر این دشت مشوش که می بارد بر آن باران آتش بهارا ، بنگر این خاک بلاخیز که شد هر خاربن چون دشنه خونریز بهارا ، بنگر این صحرای غمناک که هر سو کشته ای افتاده بر خاک بها, ...ادامه مطلب

  • شعری زیبا از زنده یاد سیمین بهبهانی.یادشون گرامی .هر عهد که با چشم دل انگیز تو بستم

  • شعری زیبا از زنده یاد سیمین, بهبهانی یادشون گرامی, هر عهد که با چشم دل انگیز, تو بستمامشب همه را چون سر زلف تو ، شکستم فریاد زنان ،‌ ناله کنان عربده جویانزنجیر ز پای دل دیوانه گسستم جز دل سیهی فتنه گری ،, ...ادامه مطلب

  • بهار غم انگیز - مثنوی از هوشنگ ابتهاج تقدیم بروان پاک برادرم مهدی عزیز که نزدیک عید پرواز کرد

  • بهار غم انگیز - مثنوی از هوشنگ ابتهاج بهار آمد ، گل و نسرین نیاوردنسیمی بوی فروردین نیاوردپرستو آمد و از گل خبر نیست چرا گل با پرستو همسفر نیست ؟ چه افتاد این گلستان را ، چه افتاد ؟که آیین بهاران رفتش, ...ادامه مطلب

  • خاطر حزین.حافظ..کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد// یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد

  • خاطر حزین کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد// یک نکته از این معن, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها