وحشی بافقی -------------------------- ما چون ز دری پای کشیدیم، کشیدیم امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند از گوشه بامی که پریدیم ، پریدیم رم دادن صید خود از آغاز غلط بود حالا که رماندی و رمیدیم ، رمیدیم کوی تو که باغ ارم و روضه خلد است انگار که دیدیم ، ندیدیم ندیدیم صد باغ بهار است و صلای گل و گلشن گر میوه یک باغ نچیدیم ، نچیدیم سر تا به قدم تیغ دعاییم و تو غافل هان واقف دم باش رسیدیم ، رسیدیم ((وحشی)) سبب دوری و این قسم سخنها, ...ادامه مطلب